لغت: |
factotum-n |
ترجمه: |
آدم همه کاره، خدمتکار/Fr:factotum |
فونتیک:
\fak-TOH-tuhm\
مثال:
Eng:
After graduating from college, Jerry worked for several years as an office factotum.
Fr:
Autant que je puis m`y connaître, Vous êtes factotum de monsieur notre maître. [DESTOUCHES, Le glorieux]
توضيحات:
"همه کارها را انجام بده!" انجام اين دستور سخت است، اما دقيقا همان چيزي است که از يک خدمتکار انتظار مي رود که انجام دهد. اين ترجمه همچنين ترجمه تحت اللفظي از اصطلاح لاتين "factotum" است که برگرفته از کلمات لاتين "facere" ("انجام دادن") و "totum" ("همه چيز") است. در قرن 16اُم، کلمه "factotum" در زبان انگليسي بسيار شبيه به يک نام خانوادگي استفاده ميشد، همراه با نام اشخاص براي بيان شخصيت هايي مانند "ژان مستخدم" (به معناي "ژان که همه کار خانه را انجام ميدهد"). بعد از آن زمان، ديگر لزوما مطلوب نبود که شخصي "خدمتکار" خوانده شود، اين واژه مترادف "meddler" و يا "busybody"(به معناي همه کاره) بود. در حال حاضر اين واژه اغلب براي فردي به کار ميرود که همه کاره ، سودمند و مسئول بسياري از کارهاي مختلف است.
|